در انتهای سال ۲۰۰۵، آنا به مرکز خواب کلینیک اِموری رفت، در آنجا بود که با اصطلاح hypersomnolence یا همان پرخوابی آشنا شد. شش سال بعدی، گروهی از پزشکان مشغول بررسی مشکل آنا و ۳۱ فرد دیگری که مثل او پرخواب بودند، شدند. پزشکان مواد شیمیایی مغز آنها را برای جستجوی ماده اسرارآمیزی که مدار خواب آنها را تحریک میکرد، جستجو میکردند.
زمانی که نتیجه کارهای این پزشکان برای انتشار آماده شد، خیلی از متخصصان نتایج را باور نمیکردند. تا آن زمان باور غالب این بود که خواب زیاد ناشی از ضعف سیستم بیدارباش مغز است و نه ناشی از مواد شیمیایی خوابآور. اما مقالهای که ماه پیش -نوامبر سال ۲۰۱۲- در نشریه Science Translational Medicine به چاپ رسید، همه چیز را تغییر داد.
در صورت پیگیری نتایج این تحقیق توسط دانشمندان و صنایع دارویی، این مطالعه میتواند منجر به تولید قرصهایی شود که زندگی میلیونها نفر را بهتر کنند.
حالا ببینیم تحقیقات انجام شده، دقیقا چه چیز بوده و نتایج مطالعه چه بودهاند.
در نخستین آزمایش، از آنا خواسته شد که در یکی از اتاقهای بیمارستان چرت بزند. اتفاقا در بیرون اتاق در آن زمان، عمیلات ساخت و سازی در حال انجام بود و سر و صدای زیادی برپا شده بود، طوری که آنا فکر میکرد که این صدا، قسمتی از آزمایش است، اما آنا علیرغم این صداهای مزاحم توانست بخوابد.
پزشکان تشخیص دادند که مبتلا به پرخوابی یا به صورت دقیقتر hypersomnolence است، این وضعیت با narcolepsy یا حمله خواب تفاوت دارد، در حالت دوم ماهیچههای یک فرد ناگهان شل میشوند و امواج ویژه REM در نوار مغز او ظاهر میشوند.
بعد از این تشخیص اولیه، پزشکان مشتی از داروهای تحریککننده سیستم عصبی مثل ریتالین، آمفتامین و Provigil را برای آنا تجویز کردند، این داروها عملکرد روزانه آنا را بهتر کرد، اما احساس آنا این بود که این بهبود، مصنوعی است. همین طور هم شد و بعد از مدتی داروها تأثیر خود را از دست دادند.