من در تاریکی به دنیا اومدم. بهوسیلهی تاریکی شکل گرفتم. تا وقتی مرد نشدم، نور رو ندیدم. و اون موقع، چیزی جز نور کورکننده برام نبود. سایهها به تو خیانت میکنن، چون به من تعلق دارن .
بهت نشون میدم وقتی برای آوردن عدالت آماده میشدم، خونهم رو کجا ساختم! بعدش تو رو شکست میدم. اسلحهخونهی ارزشمندت رو با کمال میل قبول میکنم، ما بهش نیاز پیدا میکنیم. آره، در عجب بودم که کدومش اولش میشکنه، روحیهت، یا بدنت؟!
بتمن: چرا من رو نکشتی؟
بین: تو از مرگ نمیترسی، بلکه بهش اشتیاق داری! مجازات تو باید شدیدتر باشه.